الکترود گرافیتیاهمیت کک و کک سازی در صنعت فولادکک نفتیمسئله الکترود گرافیتی

چرایی نبود یک متولی صنعتی در مساله الکترود گرافیتی

جذابیت واردات و نبود متولی برای تامین مواد الکترود گرافیتی در کنار برنامه‌های ایده‌آل‌گرایانه و سرسختانه در بخش دولتی از دلایل عدم توفیق تولید الکترود است.

الکترود گرافیتی قطر 700 و 400 میلی‌­متر، پاشنه آشیل صنعت فولاد کشور و یکی از سه مساله اصلی وابستگی صنعتی ارزی و تحریم‌­پذیر کشور شناسایی شده که ممکن است تا ۱۵ درصد هزینه ساخت فولاد را در بر گیرد. سالانه تا یک میلیارد دلار ارز از کشور خارج می‌کند در حالی که مواد اولیه تولید این الکترودها نفت سنگین است. نفت سنگین در کشور موجود است! جذابیت واردات و نبود متولی برای تامین این مواد در کنار برنامه‌های ایده‌آل‌گرایانه و سرسختانه در بخش دولتی از دلایل عدم توفیق برای تولید الکترود بوده است.

نبود متولی صنعتی

ایمیدرو در ابتدا به عنوان متولی این صنعت شناخته می‌­شد؛ اما در حال حاضر ایمیدرو بعد از ۲۳سال عدم موفقیت، دیگر ادعای متولی بودن در این صنعت ندارد. هر چند این موضوع در ابتدا مثبت ارزیابی می­‌شود، قطعا مصرف‌کنندگان هم متولی این صنعت نیستند. موضوع اینجاست که این صنعت ساخت نخست است و برای ساخت آن باید یک متولی در نظر گرفته شود.

یا آنکه اگر متولی از بخش خصوصی داوطلب شده است باید ترک تشریفات ساخت نخست در مورد آن رعایت شود که این موضوع هنوز محقق نشده است. دلایل زیر می‌­تواند نبود یک متولی صنعتی را توجیه کند.

۱) نبود صنعت مشابه: فناوری‌­های این صنعت به نوعی پیچیده‌­تر از فناوری­‌های مشابه آن است که در حال حاضر در ایران موجود است. از کک‌سازی تا تراش‌کاری هیچ فناوری مشابه داخلی ندارد که این موضوع خطر سرمایه­‌گذاری در حوزه فناوری آن را به شدت افزایش می‌دهد.

۲) متولیان گوناگون و متضاد در زنجیره تامین و مصرف: ماده اولیه تولید گرافیت نفت و محصول نهایی برای استفاده در فولاد است. این دو صنعت در طول سال‌­های گذشته چندان با هم همکاری نداشته­‌اند و گاهی منافع متضادی بین ایشان ایجاد شده است. نه شرکت‌های نفتی علاقه‌­ای به استفاده از لوله­‌های ایرانی در خطوط اکتشاف و انتقال داشته‌­اند و نه شرکت‌­های فولادی برای تولید کک‌نفتی خود مراجعه‌­ای به پالایشگاه­‌ها داشته­‌اند. این دو صنعت به علت اینکه سابقه همکاری با هم نداشته­‌اند به سختی می­‌توانند قراردادهای بلندمدت تامین و مصرف مواد زنجیره را منعقد سازند.

۳) شکست مدعیان دانش­‌بنیان: متاسفانه در چند سال گذشته افراد زیادی ادعا کرده‌­اند که الکترود گرافیتی یا کک‌ سوزنی تولید می‌کنند و از آنجا که بنیان‌های علمی این ادعاها کم بوده است. به نوعی یک باور به ناتوانی در میان مدیران و کارشناسان کشور ایجاد شده و احساس می­‌شود شرکت­‌های دانش‌­بنیان ایرانی توان فعالیت در این عرصه را ندارند. اشکال در افراط و تفریط نسبت به جایگاه شرکت‌های دانش‌­بنیان باعث شده به نوعی در این حوزه ناامیدی به وجود آید.

۴) صادرکنندگان قیر: مشکلاتی که در موضوع واردکنندگان الکترود اشاره شد در خصوص صادرکنندگان قیر هم وجود دارد. صادرات قیر برای پالایشگاه‌­ها جذاب است و افراد زیادی در این زیست‌­بوم فعالیت می­‌کنند. سالانه چند میلیون تن قیر و برش‌­های سنگین نفتی صادر می­‌شود که در صورت تاسیس واحد کک‌سازی تاخیری این قیرها به مصارف داخلی خواهند رسید. در نتیجه نسبت به تاسیس این واحدها مقاومت‌­هایی وجود دارد.

۵) عدم ضمانت خرید: فولادسازها نسبت به شرکت­‌های ایرانی سخت‌گیرتر از شرکت‌­های خارجی هستند. در حالی که هنوز هیچ سنج­ه‌ای در خصوص کالاهای خریداری شده در ایران انجام نمی­‌شود؛ اما برای تامین الکترود هیچگونه ضمانت خریدی صادر نمی‌­شود. در نتیجه خطر سرمایه­‌گذاری در بخش بازاریابی برای سرمایه­‌گذاران افزایش خواهد یافت.

منبع: برگرفته از کتاب جامع از نفت تا گرفت؛ مسئله الکترودگرافیتی

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *